چرخش استعاری «نهنگ» از حماسه تا عرفان (متون بررسی شده: گرشاسپنامه، شاهنامه، آثار سنایی، عطار و مولوی) | ||
کهننامه ادب پارسی | ||
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 27 دی 1402 | ||
نوع مقاله: علمی-پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.30465/cpl.2024.9254 | ||
نویسندگان | ||
فواد مولودی* 1؛ قادر بایزیدی2 | ||
1استادیار گروه مطالعات ادبی. پژوهشکدۀ تحقیق و توسعۀ علوم انسانی (سازمان سمت). تهران. ایران | ||
2دانش آموختۀ کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه ارومیه. ارومیه. ایران. | ||
چکیده | ||
بحث اصلی مقالۀ حاضر، بررسی سیر تحول دامنۀ استعاری «نهنگ» در چند متن حماسی و پهلوانی (شاهنامه و گرشاسپنامه) و عرفانی (آثار سنایی، عطار و مولانا) است. این متون را اصلی، مرکزی و معیار دانستهایم و معتقدیم بررسی استعارهها، چگونگی چرخش آنها در حرکت تاریخی خود، و شیوۀ انضمامی شدنشان در زبان، یکی از راههای فهم انواع ادبی و ادوار تاریخی آنها است. استعارۀ پرتکرار «نهنگ» در دو نوع حماسی و عرفانی، نشان از چرخشی اساسی دارد: در متون حماسی و پهلوانی، استعارهای از نیرو و توان پهلوان است، در نسبت با «تن» او معنا مییابد، و این تن در تقابل با روان و خرد نیست؛ اما در آثار سنایی و عطار، این نسبت با «تن» در کلیت خود حفظ میشود ولی در چرخشی معکوس، «نهنگ» استعارهای از نفس است و جنبۀ امّارگی، سترگی و زورمندی آن را تداعی میکند. به زبان روانکاوانه، «نهنگ» استعارهای از غرایز ممنوع «نهاد» است. در این میان، مولوی طیف وسیعی از وارونهسازی، دوگانهزدایی و بازی با «دالّ» نهنگ را انجام میدهد و گسترش استعاری بیشتری دارد. مطالعۀ موردی و تاریخی استعارۀ «نهنگ» در دو گفتمان، نشان میدهد که دلالتهای استعاری، امری تاریخی و دارای چرخش و حرکت است، نه امری ثابت و ایستا. | ||
کلیدواژهها | ||
نهنگ؛ حماسه؛ عرفان؛ استعاره؛ چرخش استعاری | ||
مراجع | ||
ادونیس، علی. (۱۳۸۰). تصوف و سوررئالیسم. ترجمۀ حبیب الله عباسی. تهران: روزگار.
اسدی طوسی ، حکیم ابونصر. (۱۳۵۴). گرشاسپنامه. تصحیح حبیب یغمایی. چاپ دوم. تهران: طهوری.
آلن، گراهام. (۱۳۸۰). ترجمۀ پیام یزدانجو. بینامتنیت. تهران: مرکز.
امیدسالار، محمود (1390)، مدخل «گرشاسپنامه»، در کتاب «فردوسی و شاهنامهسرایی: برگزیدۀ مقالات دانشنامۀ زبان و ادب فارسی»، تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی، صص 967ـ 982.
آیدنلو، سجاد. (1388). متون منظوم پهلوانی (برگزیدۀ منظومههای پهلوانی پس از شاهنامه)، تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت).
برسلر، چارلز. (۱۳۹۳). درآمدی بر نظریه ها و روش های نقد ادی . ترجمه مصطفی عابدینی فرد. تهران: نیلوفر. چ سوم.
درویش، محمدرضا. (۱۳۸۹). گامی در اساطیر. تهران: نشر بابک.
سرکاراتی، بهمن (1376). بازشناسی بقایای افسانۀ گرشاسپ در منظومههای حماسی ایران، نامۀ فرهنگستان، دورۀ سوم، شمارۀ سوم: صص 5ـ 37.
سرکاراتی، بهمن (1378). پهلوان اژدرکش در اساطیر و حماسۀ ایران، در کتاب «سایههای شکارشده» (مجموعه مقالات)، تهران: قطره، صص237ـ249.
سنایی غزنوی. (۱۳۱۶). سیرالعباد الی المعاد. تصحیح و مقدمه سعید نفیسی. تهران: آفتاب.
سنایی غزنوی. (بی تا). حدیقه الحقیقه و شریعه الطریقه. تصحیح مدرس رضوی. تهران: چاپخانه مجلس سنا. سپهر.
شاریه، ژان پل. (۱۳۷۰). فروید، ناخودآگاه و روان کاوی. ترجمۀ سید علی محدث. چاپ دوم. تهران: نشر نکته.
شفیعی کدکنی.محمدرضا (۱۳۶۵). گزیدۀ غزلیات شمس. تهران: انتشارات وزارت اطلاعات و کلتور.
شفیعی کدکنی، محمد رضا. (۱۳۹۰). تازیانههای سلوک. تهران: آگه. چ یازدهم.
شمیسا، سیروس. (۱۳۸۷). فرهنگ اشارات ادبیات فارسی. چاپ دوم. تهران: میترا.
شوالیه، ژان و آلن گربرآن. (۱۳۸۷). فرهنگ نمادها. ترجمۀ سودابه فضایلی. تهران: جیحون. چ اول.
شولتز، دوان پی و سیدنی آلن شولتز. (۱۳۸۴). نظریههای شخصیت. ترجمۀ یوسف کریمی و دیگران. تهران: ارسباران. چ دوازدهم.
عطار نیشابوری، فریدالدین. (1940). الهی نامه. تصحیح هلموت ریتر. استانبول: مطبعه معارف.
عطار نیشابوری، فریدالدین.(۱۳۹۰). منطق الطیر. تصحیح و توضیح محمود عابدی و تقی پور نامداریان. تهران: سازمان سمت.
فردوسی، ابوالقاسم. (۱۹۶۳). شاهنامۀ فردوسی. متن انتقادی، زیر نظر ی. ا. برتلس. تصحیح آ. برتلس و دیگران. آکادمی علوم اتحاد شوروی، مسکو.
فروید، زیگموند. (۱۳۹۹). کاربرد روانکاوی در نقد ادبی.ترجمه حسین پاینده. تهران: مروارید. چ دوم.
فروید، زیگموند. (۱۴۰۰). روان شناسی تودهای و تحلیل اگو. ترجمۀ سایرا رفیعی. چاپ ششم. تهران: نی.
کوپر، جی.سی. (۱۳۷۹). فرهنگ مصور نمادهای سنتی. ترجمۀ ملیحه کرباسیان. تهران: فرشاد.
مولوی بلخی، جلال الدین محمد. (۱۳۷۴). کلیات دیوان شمس. ۲ج. مطابق نسخۀ تصحیح شدۀ بدیع الزمان فروزانفر. تهران: راد
مولوی بلخی، جلال الدین محمد. (۱۳۹۹). مثنوی معنوی. چاپ دوم. تهران: پارسه.
نیکلسون، رینولد. (۱۳۹۳). شرح مثنوی معنوی مولوی. تهران: علمی و فرهنگی. چ پنجم.
هال، جیمز. (۱۳۸۷). فرهنگ نگارۀ نمادها در هنر شرق و غرب. ترجمۀ رقیه بهزادی. تهران: فرهنگ معاصر.چ سوم.
همدانی، عین القضات. (۱۳۶۲). نامهها. به اهتمام علینقی منزوی و عفیف عسیران. تهران: زوار.
وارنر، رکس. (۱۳۸۹). دانشنامۀ اساطیر جهان. ترجمۀ ابوالقاسم اسماعیل پور. چاپ چهارم. تهران: اسطوره.
وبستر، راجر. (۱۳۸۲). پیش درآمدی بر مطالعۀ ادبی. ترجمۀ الهه دهنوی. تهران: روزگار.
الیاده، میرچا. (۱۳۷۶). رساله در تاریخ ادیان. ترجمۀ جلال ستاری. تهران: سروش.
الیاده، میرچا. (۱۳۹۲). نمادپردازی امر قدسی و هنرها. ترجمۀ مانی صالحی علامه. تهران: نیلوفر.
یونگ، کارل گوستاو. (۱۳۹۳). انسان و سمبولهایش. ترجمۀ محمود سلطانیه. چاپ نهم. تهران: جامی. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 330 |