درهمتنیدگی کودکی و مرگ یا روایت جادویی زمان در روزگار سپریشدۀ مردم سالخورده | ||
ادبیات پارسی معاصر | ||
دوره 13، شماره 2 - شماره پیاپی 34، بهمن 1402، صفحه 81-110 اصل مقاله (377.45 K) | ||
نوع مقاله: علمی-پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.30465/copl.2023.45499.3999 | ||
نویسندگان | ||
آذین حسین زاده* 1؛ کتایون شهپر راد2 | ||
1مدیر روابط علمی و بین الملل، عضو هیئت علمی | ||
2دانشیارزبان وادبیات فرانسه دانشگاه حکیم سبزواری، سبزوار،ایران | ||
چکیده | ||
واقعگرایی توان کافی برای بیان واقعیت را ندارد؛ گواهش این که بسیاری از منتقدان، از جمله فیلیپ لوژون خودزیستنامه را خیالی یا اتوفیکسیون میپندارند؛ چه، تخیّل نویسنده بر سیاق روایت زندگی راوی تأثیر مینهد. هیچ نویسندهای نمیتواند، بههنگام روایت زندگی خویش، مانع دخیل شدن تخییل (fantasme)، نیز تخیّل در اثرش شود؛ بدینسان، ناگزیر، هنگام بازآفرینی رخدادهای زندگی یا روابط خویشاوندی، واقعیتی را بازمینمایاند دگرگشته. چنانچه خوانندۀ روزگار سپریشدۀ مردم سالخورده با زندگی محمود دولتآبادی آشنا باشد، بهفراست درمییابد اثرش از نوع خودزیستنامۀ خیالی است؛ او در دو جلد نخست، از راوی اولشخص استفاده نمیکند. افزون بر این، اگر در بسیاری از خودزیستنامهها، نویسنده کودکی را نقطۀ آغاز فرض میکند، سپس بهنقل وقایعی میپردازد که او را به بالندگی، گاهی نیز به دوران پیری میرساند، در روزگار سپریشده، برخلاف اسلوب نگارشِ خودزیستنامه، مرگ زودهنگام پدربزرگ شخصیت اصلی است که بهمثابۀ نقطۀ آغاز داستان برگزیده شده؛ مبتدای این اثر، روایت مرگ نامنتظری است که پیامدهایش بر اخلاف شخصیت اصلی تأثیر مینهد. انتخاب مرگ، بهعنوان سرآغاز داستان، بر بوطیقای کل رمان تأثیر میگذارد و سبب میشود دوران کودکی با مرگ درهمآمیزد. همهنگام، نویسنده برای نشان دادن این، نیز استیلا و تهدید مرگ، گاهی از عناصری بهره میگیرد که رمان را از روایت واقعگرایانۀ کرونوتوپ، یا فضازمان، دور و به خودزیستنامهای خیالی بدل میکند، گاهی نیز با ذکر نشانههایی، بهظاهر منطبق با واقعیت، مانند چهرهپردازیها، چنان میکند که خواننده بهاشتباه خود را با نقل واقعیت روبرو بیند. بنمایۀ تحقیق ما، شناسایی و تحلیل ایندست عناصر و بررسیدن تأثیر آنها بر ساختار روایی روزگار سپریشده با هدف نشان دادن چگونگی گذر از اتوبیوگرافی به اتوفیکسیون همراه با درهمتنیدگی کودکی و مرگ است. | ||
کلیدواژهها | ||
دولتآبادی؛ روزگار سپریشدۀ مردم سالخورده؛ خودزیستنامه؛ کودکی؛ زمان | ||
مراجع | ||
باقری، بهادر (1392) «بازآفرینی اسطورۀ سوشیانس در روزگار سپریشدۀ مردم سالخورده»، مجلۀ پژوهشهای ادبی، ش 40
چهلتن، امیرحسین؛ فریاد، فریدون (1393)، ما نیز مردمی هستیم، تهران: چشمه
دوبروفسکی، سرژ (1977) پسر، پاریس: گالیله
دولتآبادی، محمود (1398) روزگار سپریشدۀ مردم سالخورده، تهران: چشمه
راسین، له (1983) «نمادگرایی و شباهت کودک به منزلۀ چهرۀ خاستگاهها»، مجلۀ مطالعات فرانسوی، https://doi.org/10.7202/036806ar.، صص 105 تا 120
ژنت، ژرار (1987) آستانهها، پاریس: سوی
ژنت، ژرار، گفتمان حکایت، مترجم: آذین حسینزاده، کتایون شهپرراد، تهران: نیلوفر
سلحشور، مریم (1396) «بررسی ویژگیهای سبکی در رمان روزگار سپریشدۀ مردم سالخورده»، گردهمایی انجمن ترویج زبان و ادب فارسی ایران
شهپرراد، کتایون (1382) رمان درخت هزارریشه، مترجم: آذین حسینزاده، تهران: معین
صدرایی، رقیه (1398) «تحلیل و مقایسۀ مؤلفههای رئالیسم جادویی در قرن روشنفکری آلخو کارپانتیه و روزگار سپریشدۀ مردم سالخورده محمود دولتآبادی»، جستارنامۀ ادبیات تطبیقی، تهران
فروید، زیگموند (2014) رمان خانوادگی رواننژندان، پاریس: پایو
قاسمی، فرزانه؛ لولویی، کیوان (1395) «مطالۀ تطبیقی ادبیات ایران و فرانسه از منظر فرهنگ تحت دو اثر در جستجوی زمان ازدسترفته و روزگار سپریشدۀ مردم سالخورده»، همایش بینالمللی شرقشناسی، فردوسی و فرهنگ و ادب فارسی
کاردگر، یحیی؛ قدمنان، رزاق (1387) «تشبیهاندیشی در رمان روزگار سپریشدۀ مردم سالخورده»، مجلۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز، ش 204
لاکان، ژاک (2014) نوشتهها، ج 2، پاریس: سوی
لوژون، فیلیپ (1996) قرارداد خودزیستنامهنوشتی، پاریس: سوی
هدایت، صادق (1352) بوف کور، تهران: امیرکبیر | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 289 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 223 |