مهمترین استدلالهای تقابل فکری جریان فردیدیه با مدرنیته | ||
سیاست کاربردی | ||
دوره 4، شماره 1 - شماره پیاپی 4، شهریور 1401، صفحه 243-271 اصل مقاله (333.11 K) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): AP-2202-1036(R1) | ||
نویسندگان | ||
عبدالرضا نواح* 1؛ معصومه باقری2؛ پروین گنجی3 | ||
1دانشیار جامعه شناسی،دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران | ||
2دانشیار جامعه شناسی،دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران. | ||
3دانشجوی دکترای جامعه شناسی،دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران. | ||
چکیده | ||
مخالفان سازگاری میان دین و مدرنیته، معمولاً مدرنیته و غرب را هویتی یکپارچه میدانندکه تجزیهپذیر نیست. جریان فردیدیه یکی از این گفتمان ها است. جریان فردیدیه در ایران پس از انقلاب وارثان سنت هایدگری میباشند که با محوریت سید احمد فردیدکلید واژه غربزدگی را خلق و مدرنیته را به چالش کشیدند. بررسی نشان داد، درگفتمان مدرنیته هستیشناسی مادی در مقابل هستیشناسی وجودی وعقل حصولی معاشاندیش درمقابل عقل حضوری معاد اندیش قرارگرفت. اومانیسم دال مرکزی مدرنیته و سایر نشانهها مانند علمگرایی، تکنولوژی، سرمایهداری، فردگرایی، آزادى، لیبرالیسم، پروتستانیزم، حقوق بشر، سکولاریسم ودموکراسی با آن معنا پیدا نمودند. دال مرکزی گفتمان فردیدیه انسان دل آگاه و مکلف بود. نشانههای علم قدسی، نفی تکنولوژی (تجلی اماریت نفس انسان)، نفی سرمایهداری (تجلی نفسپرستی انسان)، نفی سکولاریسم (گم کردن مفهوم خدا وخدائی کردن انسان)، عقل قرآنی، آزادی از نفس، حقوق بشراسلامی وحکومت خدا، مفصل بندی شدند وغیریتسازی نمودند. نظریه سیاسی مدرنیته خواهان حداکثر رفاه و آزادی برای انسان اما جریان فردیدیه هرگونه تساهل و روا داری درمقابل سوژه خود بنیاد انسان را نفی نمود. | ||
کلیدواژهها | ||
هایدگر؛ فردیدیها؛ مدرنیته ستیزی؛ غربزدگی؛ اومانیسم | ||
مراجع | ||
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 281 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 256 |